یادداشت| ۴ مؤلفه تشکیل دهنده عمق استراتژیک ایران

به گزارش خبرگزاری بسیج از رشت، حسن حبیبی طی یادداشتی نوشت: عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران، یگانه عامل پیشگیری ازجنگ مردم بنیاد بودن قدرت در انقلاب اسلامی اولین مؤلفه قدرت و در واقع اولین عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود که جلوه‌های آن علاوه بر رقم زدن مردمی‌ترین انقلاب تاریخ معاصر جهان؛ تلاش برای تغییر ارزش‌های رژیم سابق و حفاظت از دستاوردهای انقلاب و همچنین در صحنه‌های دفاع مقدس و تشکیل بسیج مستضعفین پدیدار شد، استقرار بسیج، پیدایش روحیه اعتماد به نفس و خودآگاهی فرهنگی مردم را در زمینه‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی به موفقیت‌های چشم گیری رساند و اگر این حضور در عرصه اقتصاد نیز تحقق یابد، مشکل اقتصاد ایران را از پیش پای بر خواهد داشت. مردم بنیان بودن قدرت در انقلاب اسلامی باعث شده بر خلاف رایج در دیگر کشورها که در روز استقلال منابع قدرت نظامی خود را به نمایش می‌گذارند، روز ۲۲ بهمن که روز نجات ملت تاریخی ایران از یک حکومت نیمه مستعمره است، اساس قدرت خود، یعنی حضور گسترده مردم را به نمایش می‌گذارد.

دومین مؤلفه تشکیل دهنده قدرت و عمق استراتژیک، مدیریت و تجربه عالی رهبری در انقلاب اسلامی است. زیرا رهبری در چهارچوب اندیشه اسلامی، الگوی ویژه و منحصر به فرد دارای ویژگی‌هایی چون عدالت، علم و فقاهت، بصیرت، زهد و ساده زیستی، مردم دور است. چنین ویژگی‌هایی موجب نفوذ در دل‌ها و حکومت بر قلبها و تسخیر عقل‌های مردم می‌شود که نمی‌توان مصداقی در ادبیات منشاء گرفته ازمدیریت و رهبری در غرب و جهان امروز برای آن پیدا کرد، حتی رهبری کاریزماتیک که در آثار ماکس و بر بر آن تأکید شده، بیشتر بر سیادت سیاسی تکیه دارد. در حالی که رهبری در اسلام به جهت برخوردار بودن از ویژگی‌های فوق، الگویی منحصر به فرد است که باعث شده جایگاه ولی فقیه در انقلاب اسلامی، جایگاهی والا و سخنان وی فصل الخطاب باشد و به او نفوذی معنوی و فوق العاده ببخشد و با استفاده از آن توانسته چالش‌های داخلی و خارجی فراروی انقلاب را رفع کند و کشور را به مرتبه عالی از ثبات سیاسی برساند.

سومین مؤلفه تشکیل دهنده عمق جمهوری اسلامی، دفاع از مسلمانان و حمایت از گروه‌های مقاومت اسلامی در منطقه است. مبتنی بر اندیشه امام خمینی، سه اصل استقلال (نه شرقی ونه غربی) احترام متقابل و هم چنین دفاع از مسلمانان و مظلومان جهان پایه‌های اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می‌دهد که به خوبی در اصول گوناگون قانون اساسی متبلور شده است و اتفاقا در تعارض با اصول حقوق بین الملل متعارف نیز نمی‌باشد؛ برای مثال أصل از مداخله بشردوستانه و نظریه متکامل‌تر آن، یعنی اصل «مسئولیت حمایت» در واقع برای حمایت از انسان‌هایی است که و حکومت‌های ظالم، مورد ظلم قرار می‌گیرند که متأسفانه به نفوذ قدرت‌های استعماری در نهادها و ساختارهای بین المللی، از آن سوء استفاده می‌شود. تهاجم غرب به لیبی و به روز سیاه نشاندن این کشور، مصداق بارز این سوءاستفاده است.

چهارمین مؤلفه تشکیل دهنده عمق استراتژیک جمهوری اسلامی، تحمیل شکست‌های پیاپی بر دولت آمریکا و غرب در منطقه است که اعتراف غربی‌ها را در پی داشته است. به تعبیر‌ام جی روزنبرگ، تحلیلگر مجله فارن پالیسی، جنگ با ایران چیزی جز کابوس برای امریکا و اسرائیل نیست. این سخن از زبان جفری گلدبرگ، خبرنگار روزنامه اتلانتیک ایالات متحده امریکا نیز رانده شد که گفت حمله به ایران چیزی جز کابوس نیست، زیرا تبعات بسیار گسترده و خارج از کنترل خواهد داشت.

حتی مایک پمپئو، وزیر خارجه دولت ترامپ. که در ابتدای وزارتش با رجز خوانی خود درباره درخواست‌هایش از ایران که در واقع به معنای تسلیم کامل نظام اسلامی در مقابل آمریکا بود و به همین دلیل از سوی بسیاری از تحلیل گران و سیاستمداران جهانی مورد تمسخر قرار گرفت، چندی بعد اعلام کرد که هیچ گاه از عملیات نظامی علیه ایران سخن نمی‌گوید، زیرا به‌نفع هیچ کس نیست.

امروزه صنعت دفاعی کشور با استعانت از رهنمودهای مقام معظم رهبری و با اتکا به ایمان و اراده و توانمندی نخبگان و اندیشمندان جوان خود، توانسته در عرصه‌های مختلف نظامی به دستاوردهای شگرفی دست یابد که چشم جهانیان را خیره ساخته و هر اندیشه تجاوزگرانه‌ای را کور ساخته است. این حرکت جهادی که با احساس خودباوری و با ایمان به پیروزی و موفقیت و با الهام از تجارب جنگ به دست آمد، از همان سال‌های بعد از جنگ تحمیلی دستاوردهای خود را به نمایش گذاشت.

انتهای پیام/